

یکی خان بود از حیث چپاول
دوتا مستخدم خان را گرفتند
فلان ملا مخالف داشت بسیار
مخالـــفهای ایشان را گرفتند
بده مژده به دزدان خــــــزانه
که شاکیهای آنان را گرفتند
چو شد درآستان قدس دزدی
گــــداهای خراسان را گرفتند
به جرم اختلاس شرکت نفت
برادرهــــــای دربان را گرفتند
نمیخواهند، چون خر را بگیرند
مــُـحبت کـــرده پالان را گرفتند
غذا را آشپز چون شور می کرد
سر سفـــره نمکدان را گرفتند
چو آمد سقف مهمانخانه پائین
به حکم شرع مهمان را گرفتند
به قم از روی توضیح المسائل
همــــــه اغلاط قرآن را گرفتند
به جرم ارتداد از دین اسلام
دوباره شیخ صنعان را گرفتند
به این گله دوتا گرگ خودی زد
خدائی شد که چوپان را گرفتند
به ما درد و مرض دادند بسیار
دلیلش اینکه درمان راگرفتند
همه اینها جهنم؛ این خلایق
ز مردم دین و ایمان را گرفتند
پایان
————-
شنبه, ۳۰م دی, ۱۳۹۱